نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 494
و صلابت ايستادهاند به خلاف خس و خاشاك كه سيل به هر طرف كه بخواهد آنها را
مىبرد.
زلزلهها و حركتهاى تند اجتماعى گرچه بتواند بر چهره آنها خراشى وارد كند، ولى
آنها را نمىتواند از مسير حق خود منحرف كند.
در آنجا كه زلزلهها همه چيز را تكان مىدهد، آنها استوارند، زيرا حق استوار
است، آنها مانند بعضىها هر روز در زير يك بيرق و در زمره يك دسته به خاطر مصالح
شخصى يا گروهى قرار نمىگيرند، آنها از هر چه رنگ دارد آزادند و تعلق آنها به ذات
حق، وابستگى نيست، بلكه گسستگى از هر چيز است، اين عدم دلبستگى به غير حق آنها را
همچون ذات احديت ثابتقدم نگاه مىدارد، همانگونه كه ذات حق تحت تأثير هيچ شىء
قرار نمىگيرد، ذات پرهيزگاران واقعى كه مجلاى تابش حق و نمايانگر ذات اويند، غير
متغير است، و از مواضع ثابت خود عدول نمىكند.
احمدبن عمر حَلَبى مىگويد از امام صادق (عليه السلام) سؤال شد:
«چه خصلتهائى براى مرد زيباتر است؟
وقارى كه بدون هيبت و ترساندن باشد و بخششى كه بدون توقع پاداش و جزاء باشد و
مشغول شدن به غير متاع دنيا (و به آخرت پرداختن)». [1]
«فَاذا قَدِمتَ على الحَىّ فَانْزِل
بِمائِهِم مِنْ غير انْ تُخالِطَ ابْياتهم ثُمَّ امْضِ اليهم بالسكينة و الوَقار
حتّى تقومَ بينهم فَتُسَلِّمَ عليهم و لا تُخْدِج بالتحيّة لَهُم ...»:
«وقتى به قبيلهاى وارد شدى، بر سر آب آنها (آنجا كه از آن
آب برمىدارند) پياده شو بدون آن كه به خانههاى آنها درآئى، سپس با آرامش و وقار
به سوى آنها برو تا بين آنها