نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 438
انتقام:
انتقام آن است كه شخص به مثل همان ظلمى كه در حقش شده، يا بيشتر را مرتكب شود
و ظالم را مؤاخذه نمايد، انتقام اگر از مقابله به مثل در مواردى كه شرع اجازه داده
تجاوز كند، خواه كمّا و خواه كيفاً حرام است و اين حسّ انتقام از نتائج غضب است،
هر انتقامى جائز نيست، زيرا مقابله غيبت و تهمت و فحش و سخنچينى و امثال اينها
جائز نيست، رسول گرامى (صلى الله عليه و آله) فرمودند: اگر كسى شما را به آنچه با
شما است سرزنش و مسخره كرد شما به آنچه در اوست سرزنشش نكنيد، در جاى ديگر فرمودند
دو فردى كه يكديگر را سبّ و اهانت مىكنند، دو شيطان هستند كه با اهانت به يكديگر
مقابله به مثل مىكنند و فكر مىكنند تلافى فحش فحش است.
در روايتى آمده كه مردى ابوبكر را در حضور پيامبر (صلى الله عليه و آله) دشنام
داد و ابوبكر ساكت بود وقتى شروع كرد، از خود دفاع كند رسول اللّه (صلى الله عليه
و آله) بلند شدند و به او فرمودند: «فرسته خداوند از جانب تو جواب مىداد، وقتى تو
آغاز به سخن كردى او رفت و شيطان آمد و من در مجلسى كه در آن شيطان باشد
نمىنشينم!»
پس هر فعلى يا سخنى كه به صورت ظلم به انسان مىرسد، اگر در شريعت قصاص و
غرامتى دارد، واجب است از آن حد تجاوز نشود، گرچه در اينجا عفو افضل و نزديكتر به
تقوى و پرهيزگارى است و علماى اخلاق فرمودهاند، در جائى كه حدّ شرعى معين نشده،
براى آرامش نفس مىتواند سخنى كه حرام و
دروغ نباشد بگويد، مثلا امثال فحش و مذمت و اذيتهاى ديگر را كه حد شرعى معين
ندارد، با كلماتى مثل كم حيا، بداخلاق، بىتربيت، و شبيه اينها جواب دهد، و اگر
نادان و احمق بگويد نيز بلااشكال است، زيرا در هر فردى جهل و بىخردى يافت مىشود
و به اين اعتبار به او بگويد.
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 438