نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 403
و بر ماده آن افزايد و سبب ازدياد آن شود، پس از اين سبب است كه انسان در اين
حال از رشد و هدايت باز مىماند.
پس از آن فرمايد: و امّا بقراط (حكيم) گويد كه من از كشتىاى كه دچار بادها و
طوفانهاى سخت شود و آن را موجهاى دريا متلاطم سازد، اميدوارترم از شخص غضبناك
برافروخته، زيرا ممكن است كشتى را در اين حال، ملّاحان با لطائف الحيل به ساحل
نجات هدايت كنند و امّا نفس وقتى آتش در آن شعلهور گردد، اميد نجات براى او نيست
... زيرا كه هر چه حيله به خرج دهى از قبيل مواعظ و نصائح و هر چه با او فروتنى و
زارى نمائى بر شعله و مايه آن افزايد. [1]
قوه غضب در اصل يكى از نعمتهاى بزرگ الهى است كه بوسيله آن انسان مىتواند
بقاى خود را حفظ كند و مدخليتى بزرگ در تشكيل مدينه فاضله و نظام برتر دارد.
اين قوه مايه اشدّاء على الكفار: [2] است كه
از اوصاف مؤمنين است، اشتباه كردند كسانى كه فكر كردند، بايد قوه غضبيه كشته شود و
خاموش كردن آن از كمالات و معارج نفس است، آنها از مقام اعتدال و حدّ كمال غافلند،
نفهميدند كه در جميع سلسله حيوانى خداوند اين قوه را عبث و بيهوده نيافريده است،
اين سرمايه زندگانى را بىجهت نداده است، جهاد با دشمنان دين و دفع دشمن از مال و
ناموس و ديگر نواميس مبتنى بر اين قوه است.
آنچه مذمت شده، جنبه افراط آن است كه امام صادق (عليه السلام) از رسول گرامى
(صلى الله عليه و آله) نقل كردند:
«الغضب يُفْسِدُ الايمان كما يُفْسد
الخَلّ العَسَل»:
«غضب ايمان را فاسد مىكند، چنانكه
سركه عسل را». [3] امام
باقر (عليه السلام) نيز فرمودند: «اين غضب تكه آتشى از