مرحوم محمدنبى تويسركانى صاحب لئالى الاخبار گويد: «موثقترين استاد بزرگوار
من مرحوم ملّا محسن تويسركانى (رحمه الله) نقل كرده كه مرحوم مقدس اردبيلى در
ابتداى تحصيل در حجرهاى به طور منفرد زندگى مىكرد، يكى از طلاب از او خواست تا
با او در آن حجره باشد، وى قبول نكرد، بالاخره با اصرار فراوان به طور مشروط قبول
كرد، كه نبايد كسى بر حالات وى (يعنى مقدس اردبيلى) مطلّع شود. آن طلبه قبول كرد،
و مدتى نزد او بود، تا اين كه زندگى بر آنها سخت شد، به طورى كه قادر به تهيه
كمترين غذا براى خود نبودند، كمكم آثار گرسنگى و سختى در چهره آن طلبه ظاهر شد، و
ضعف بر او غلبه گرديد مردى او را ديد و از حال او استفسار كرد، و او كتمان كرد تا
اين كه با اصرار و التماس حال خود و مقدس را گفت، آن مرد