نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 144
قاطعيت در امور دنيوى همراه با نرمى با مردم دارند، و تندخوئى نمىكنند، و اين
خصلت، فضيلت عدل در معامله با خلق است و آنچنانند كه در مثل آمده: «لا تكن حُلواً فَتُستَرَط وَ لامرّا فَتُلْفَظْ»: «نه آنچنان شيرين باش كه به راحتى خورده
و بلعيده شوى، و نه آنچنان تلخ كه دور انداخته شوى!» عدالت در امور اجتماعى با
بندگان خدا همين است كه با نرمى با آنها برخورد مىكنند مادامى كه حصار ارزشها را
نشكنند، و به مرزهاى اخلاق تعدى نكنند، و گرنه دچار شدّت و حدّت متقين مىگردند.
اصل اوليه در برخورد با مردم، ملايمت همراه با مهر و عواطف انسانى است، برخورد
با خشونت در مراحل آخر است، سيره پيامبران و اوصياء (عليهم السلام) نشان مىدهد كه
آنها از اين طريق تا آخر عمر منحرف نشدند، و حتى در مورد حضرت موسى (عليه السلام)
و برادرش هارون (عليه السلام) مىخوانيم كه مأمور مىشوند با نرمى با فرعون و كسى
كه ادعاى خدائى «انَا ربّكم الاعلى» مىكند برخود كنند: «فَقُولا لَهُ قولًا
ليّنا»: بگوئيد به او گفتنى نرم. [1] با او سخن به نرمى بگوئيد، شايد متذكر شده، و
قلبش خاشع گردد لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى[2] حتى در بعضى
روايات دارد كه مأمور بودند، فرعون را با بهترين نامش صدا كنند، تا دل تاريكش روشن
شود! [3]
همين نرمش و ملايمت سكوى پرش بزرگى براى دستيابى به اهدافى بلند است، رمز
موفقيت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) و آنچه دخيل در گرايش مردم به او شد،
اخلاق و نرمى و تواضع او بود، اگر با خشونت با مردم برخورد مىكرد، كسى به گرد او
جمع نمىشد وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ
لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ: «اگر با غلظت
و شدت بودى