نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 124
محيط و رفيق و روزگار كج مدار و چرخ دوّار را مقصر مىداند! گاهى نيز به سراغ
جبر رفته و جبرى مىشود كه من اختيارى در گمراهى از خود ندارم (من اگر خوبم اگر بد
چمن آرائى هست).
مى خوردن من حق ز ازل مىدانست
گر مى نخورم علم خدا جهل بود
اگر كمكارى در اداره و اجتماع كرد، سيستم و نظام را غلط و معلول بىبرنامگى و
بىسازمانى مىداند (البته در بعضى جاها اين نابسامانيها قابل انكار نيست ولى بحث
ما در جائى است كه محيط و برنامه سالم و سازمان يافته است ولى شخص بهانهاى براى
تبرئه خود مىجويد).
چرا چنين هستيم؟ جواب واضح است، اين خصلت خودخواهان و خودگرايان است، دست از
خودگرائى بردار تا درمان شوى، دواى درد تو اين است كه نيك در اعمالت نظر كنى، و
براى هر عملى نفست را به مهميزكشى، سعى نكن او را از محكوميت به درآورى، بلكه
محكومش كن تا براى هميشه آزاد شود، نه آزاد و تبرئهاش كن كه براى هميشه اسير شود،
آرى اسير خودخواهى و هواپرستى.
سيره پرهيزگاران را برگزين كه چگونه با نفس خود در برابر خداى خود برخورد
مىكنند آنها نفس خود را هميشه مقصّر و متهم مىنمايند، آنها جرم تقصير و كوتاهى
در عبادت و انجام وظيفه در برابر خدا را بر دوش مىكشند، و هيچ
ت خود را طلبكار نمىپندارند. آرى نفس را بر كرسى تخطئه نشاندن، از نخستين
سكوهاى پرش براى تكامل و بهترين راه سازندگى است.
در روايتى از امام هفتم (عليه السلام) رسيده كه به يكى از فرزندانش چنين
فرمودند:
«يا بُنَّى عَلَيك بالجِدِّ وَ لا
تَخْرُجَنّ نفسَك من حَدّ التقصير فى عَبادَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَانّ اللّهَ
لا يُعْبَد حقَّ عِبادَتِه»:
«اى فرزند من، بر تو است كه تلاش كنى
و خارج نكنى نفس
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 124