نام کتاب : آيين ما( اصل الشيعة) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 219
رسول خدا صلى الله عليه و آله ما با مهر مختصرى ... براى چند روز متعه
مىكرديم، و در زمان ابوبكر نيز همين طور تا اينكه عمر در جريان عمرو بن حريث از
آن نهى كرد». [1]
و نيز در همان كتاب از «ابو نضره» نقل شده كه مىگفت: نزد جابر بن عبداللَّه
بودم و به او گفتم «عبداللَّه بن عباس» و «عبداللَّه بن زبير» درباره «متعه زنان»
و «متعه حج» (نكاح موقت، و حج تمتع كه يكى از اقسام حج است) با هم اختلاف
كردهاند، جابر گفت: ما اين هر دو را با پيغمبر صلى الله عليه و آله انجام داديم،
بعداً عمر از هر دو نهى كرد ما هم ديگر تكرار ننموديم! [2]
ولى ناگفته پيداست كه خوددارى جابر از اين موضوع تنها از ترس «خليفه» بوده
زيرا او حد زنا را در مورد متعه اجرا مىكرد و مرتكبين را سنگباران مىنمود!
راستى اگر ما همين كتاب صحيح مسلم را با دقت مطالعه كنيم و احاديثى را كه در
اين باب در نفى و اثبات متعه نقل كرده با موشكافى مورد بررسى قرار دهيم مطالب
عجيبى مشاهده خواهيم كرد:
«جهنى» مىگويد: پيغمبر صلى الله عليه
و آله در سال فتح مكه، هنگامى كه وارد مكه شديم به ما دستور متعه داد ولى هنوز
بيرون نيامده بوديم كه ما را نهى كرد! [3]
گاهى مىگويند پيغمبر صلى الله عليه و آله اين حكم را نسخ فرموده، زمانى
مىگويند اين حكم در زمان پيغمبر صلى الله عليه و آله و خليفه اوّل بوده، و عمر آن
را نسخ نموده، گاهى به على عليه السلام نسبت مىدهند كه آن حضرت چندين مرتبه به
ابن عباس اعتراض كرده، و او را از متعه بازداشت و اين اعتراض مكرر سبب شد ابن عباس
در عقيده خود در مورد جواز متعه تجديد نظر نمايد و از آن برگردد! [4]
با اينكه از «عبداللَّه بن زبير» نقل مىكنند كه روزى در مكه برخاست و گفت: