نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 480
[لُبَد:]
«يَقُولُ
أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَداً»
«لُبَد» از مادّه «لَبَد» (بر وزن لغت) به معناى شىء متراكم و انبوه است، و در اينجا به معناى مال
فراوان است. [1]
[لَبْس:]
«لَلَبَسْنَا
عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ»
«لَبْس» (بر وزن درس) به معناى پردهپوشى و اشتباهكارى است، و «لُبْس» (بر وزن قفل) به معناى پوشيدن لباس است (ماضى
اول لَبَسَ بر وزن ضَرَبَ و ماضى دوم لَبِسَ بر وزن حَسِبَ مىباشد) و روشن است
كه: در آيه، معناى اول اراده شده است، يعنى: اگر فرشتهاى مىفرستاديم بايد به
صورت و سيرت انسانى باشد، و در اين موقع به عقيده آنها ما مردم را به اشتباه و خطا
انداخته بوديم و همان نسبتهاى سابق را بر ما تكرار مىكردند- همان طور كه خود
آنها افراد نادان و بىخبر را به اشتباه و خطا مىافكنند، و چهره حقيقت را بر آنها
مىپوشانند- بنابراين نسبت «لَبْس» و پردهپوشى به خدا از زاويه ديد آنها است. [2]
[لَبُوس:]
«عَلَّمْنَاهُ
صَنْعَةَ لَبُوسٍ»
«لَبُوس» به طورى كه مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» مىگويد، هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى
مانند زره، شمشير و نيزه را شامل مىشود ولى قرائنى كه در آيات قرآن است نشان
مىدهد: «لَبُوس» در اينجا به معناى زره مىباشد كه جنبه حفاظت در جنگها داشته است. [3]
[لِتَصْغى:]
«لِتَصْغى
إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ»
«لِتَصْغى» از مادّه «صغو» (بر وزن سرو) به معناى تمايل پيدا كردن به چيزى است، ولى بيشتر به تمايلى
گفته مىشود كه از طريق شنيدن و به وسيله گوش حاصل مىگردد، و اگر كسى به سخن
ديگرى با نظر موافق گوش كند به آن «صغو» و «اصغاء» گفته مىشود. [4]
[لُجّة:]
«فَلَمَّا رَأَتْهُ
حَسِبَتْهُ لُجَّةً»
«لُجّة» در اصل از مادّه «لجاج» به معناى سرسختى در انجام كارى است، سپس به رفت و آمد صدا
در گلو، «لَجّه» (بر وزن ضجّه) اطلاق شده، و امواج متراكم دريا كه در حال رفت و آمد هستند نيز
«لُجّه» (بر وزن جبّه) ناميده شدهاند، و در آيه مورد بحث اشاره به آب متراكم و
متلاطم است. [5]