نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 432
عادلانه است، اين ماده هنگامى كه به باب «افعال» در آيد (اقساط)، به معناى
اجراى عدالت است، و هنگامى كه به صورت ثلاثى مجرد استعمال شود (مانند آيه فوق)،
بهمعناى ظلم و انحراف از مسير حق است. [1]
[قاسِيَه:]
«قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً»
«قاسِيَه» از مادّه «قسوة» و «قساوت» در اصل به سنگهاى سخت اطلاق مىشود، و به معناى خشونت و سختى و نفوذناپذيرى
است، لذا سنگهاى خشن را «قاسى» مىگويند، و از همين رو به دلهايى كه در برابر نور حق و
هدايت انعطافى از خود نشان نمىدهد، و نرم و تسليم نمىگردد، و نور هدايت در آن
نفوذ نمىكند «قلبهاى قاسيه» يا قساوتمند، گفته مىشود؛ و در فارسى از آن به
«سنگدلى» تعبير مىكنيم. [2]
[قاصِد:]
«وَ سَفَراً
قاصِداً»
«قاصِد» از مادّه «قَصْد» به معناى سهل و آسان است؛ زيرا در اصل از مادّه «قَصْد» است و مردم عادى قصد
خود را متوجّه مسائل آسان مىكنند. [3]
[قاصف:]
«عَلَيْكُمْ
قاصِفاً»
«قاصف» از مادّه «قَصْف» به معناى شكننده است و در اينجا اشاره به طوفان شديدى است كه همه چيز را در
هم مىشكند. [4]
[قاع:]
«فَيَذَرُها قاعاً
صَفْصَفاً»
«قاع» از مادّه «قيع» زمين صاف و مستوى (بدون كوه و جنگل) است و بعضى آن را به محلى كه آب در آن
جمع مىشود، تفسير كردهاند. [5]
[قالِين:]
«لِعَمَلِكُمْ
مِّنَ الْقالِينَ»
«قالِين» از مادّه «قالي- قالٍ» جمع «قال» از مادّه «قلى» (بر وزن حَلْق و بر وزن شرك) به معناى عداوت شديدى است كه در اعماق دل و جان
انسان اثر مىگذارد، و اين تعبير شدت نفرت لوط را نسبت به اعمال آنها روشن
مىسازد. [6]
[قانِت:]
«كُلٌّ لَهُ
قانِتُونَ»
«قانِت» از مادّه «قنوت» چنان كه قبلًا هم گفتهايم، به معناى ملازمت و اطاعت توأم با خضوع است،
اطاعتى كه از ايمان و اعتقاد سر زند، و اين اشاره به جنبههاى عملى و