منظور از رؤيت و ديدن در اينجا همان مشاهده قلبى و علم است، يعنى آيا آنها
چگونگى آفرينش الهى را نمىدانند، همان كسى كه قدرت بر «ايجاد نخستين» داشته، قادر
بر «اعاده» آن نيز هست، كه قدرت بر يك چيز، قدرت بر امثال و اشباه آن نيز مىباشد.
اين احتمال نيز وجود دارد كه «رؤيت» در اينجا به همان معنا مشاهده با چشم
باشد؛ چرا كه انسان در اين دنيا، زنده شدن زمينهاى مرده، و روييدن گياهان و تولد
اطفال از نطفه و جوجهها از تخم مرغ را با چشم ديده است، كسى كه قدرت بر چنين كارى
دارد، مىتواند بعد از مرگ، مردگان را حيات ببخشد. [3]