نام کتاب : قاعده لاضرر، ترجمه القواعد الفقهية نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 181
و امّا اينكه اين شخص را قياس كردهاند با كسى كه آب در بساط خود دارد
ولى از وجود آن خبر ندارد،- كه اگر بدون وضو نماز بخواند نمازش صحيح است- قياس مع الفارق
است؛ زيرا در اين مورد، جهل به وجود آب، مانع عقلى براى استعمال آب است؛ ولى در مثال
ما، جهل به مضر نبودن آب، نه مانع عقلى است و نه شرعى؛ چگونه مىتوان گفت اين جهل،
مانع استعمال آب است در حالى كه او اقدام به وضو كرده است!
اما وجه دوم، بدليل اينكه عدم توانايى بر قصد قربت، دائمى نيست؛ همانگونه
كه از ملاحظه حال عامّه مردم در اينگونه موارد معلوم مىشود كه قصد قربت دارند. و
اينكه تجرّى، بنده را از ساحت مولى دور، و مانع تقرب باشد نيز ثابت نيست.
بله، اگر بپذيريم كه عنوان «خوف» در ابواب تيمّم، موضوعيّت دارد؛ مىتوان
آن را دليل خوبى بر بطلان چنين وضويى دانست؛ زيرا فرض بر اين است كه مكلّف در مثال
ما، خوف ضرر از استعمال آب دارد بلكه علم به ضرر دارد هر چند در واقع ضررى در كار نيست،
و چون نفس خوف از ضرر، براى عدم جواز وضو كافى است، پس وضويى كه گرفته باطل است. ولى
مشكل اين دليل نيز اين است كه موضوعيّت داشتن «خوف»، در فقه محل كلام است.
^^^
نام کتاب : قاعده لاضرر، ترجمه القواعد الفقهية نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 181