از دیدگاه متکلمان شیعه و مکتب معتزله، احکام الهی بر طبق مصالح و مفاسد تشریع شده است. آنجا که مصلحتی وجود داشته- که به دست آوردن ضروری و غیر قابل اغماض بوده- حکم به وجوب شده است و اگر مفسدهای در کار بوده- که دفع آن بایسته بوده- حکم به تحریم شده است. اگر حج بر افراد مستطیع واجب شده ولله علی الناس حج البیت بدان جهت است که در مجموعه حج، برای فرد و جامعه مصالحی در کار است که آن مصالح لازم الاستیفاء است. آنچه در حج از نظر عبادی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و
عاید حجگزاران و دیگران میشود تا آن اندازه اهمیت دارد که شارع در هر سال آن را بر افراد توانمند واجب کرده است. در ادامه آیه وجوب حج فرموده است: ومن کفر فانّ الله غنی عن العالمین؛ «و کسی که کفر ورزد بداند که همانا خداوند از جهانیان بی نیاز است.» یعنی ترک حج هیچ خسارتی برای خداوند سبحان در بر ندارد،