نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 5
(قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ
فَتُخْرِجُوهُ لَنا): در جواب آنها كه شرك را به مشيت خدا
مىدانند، بگو: آيا براى اثبات گفتار خود دليل قطعى داريد يا به آنچه مىگوييد،
علم داريد كه براى ما بيرون بياوريد؟ مقصود اين است كه آنها براى اثبات گفتار خود
هيچگونه دليلى ندارند و گفتارشان باطل است. سپس براى تاكيد ردّ گفتار آنها
مىفرمايد:
(إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ): شما در آنچه مىگوييد فقط پيرو گمانيد و فقط بخدا دروغ مىبنديد.
اين آيه دلالت روشن دارد بر اينكه خداوند خواهان معصيت و كفر نيست و
نيز آشكارا گفتار كسانى كه اينها را بخدا نسبت مىدهند، تكذيب مىكند. علاوه بر
اين دلايل عقلى ثابت كردهاند كه خداوند از اراده كار زشت و هر گونه صفت نقصى منزه
است.
(قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ):
هر گاه اينها از اثبات گفتار خود عاجز شدند، بآنها بگو:
دليل آشكار و صحيح كه مصحح احكام باشد، پيش خداوند است. حجت به معناى
قصد اثبات حكم و بالغه يعنى بحدى رسيده است كه عذرى باقى نمىگذارد. پس «حجة
بالغه» آن دليلى است كه هر كس به آن متوسل شود، هر گونه شك و شبههاى را ريشه كن
مىكند.
حجت خدا صحيح و رساست، زيرا او حجتش بر حق و مفيد علم است.
(فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ):
اگر خدا ميخواست شما را اجبار ميكرد كه همگى ايمان بياوريد. لكن اين كار را
نمىكند. زيرا اجبار با تكليف كه امر اختيارى است، سازش ندارد. اين مشيت با مشيتى
كه در آيه پيش بود فرق دارد، زيرا خداوند اوّلى را ردّ و دومى را اثبات كرد. در
آنجا مشيت خداوند تعلق گرفته بود كه به اختيار خود مشرك شوند نه به اجبار خدا. اگر
خدا مىخواست كسى را اجبار كند، اجبار بر هدايت مىكرد، نه شرك. پس اولى قابل قبول
نيست ولى دومى قابل قبول است. برخى گويند:
مقصود اين است كه: اگر خدا مىخواست شما را به رسيدن به پاداش و بهشت
هدايت ميكرد، بدون اينكه شما را در معرض تكليف قرار دهد. لكن اين كار را نكرد.
بلكه شما را در معرض تكليف و ثوابى قرار داد كه نتيجه عمل شما باشد، نه ابتدايى.
اگر عقيده
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 5