responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 9  صفحه : 115

بيان آيه 46- 47

لغت‌

حجاب: مانع از ديدن، پرده. حاجب چشم يعنى ابرو اعراف: جاهاى بلند. شاعر گويد:

و ظلت باعراف تعالى كانها

رماح نحاحا وجهة الريح راكز

يعنى: من بقله‌هاى بلندى مى‌روم كه گويى نيزه‌هايى هستند كه در زمين كوبيده شده و باد آنها را منحرف كرده است.

سيما: علامت تلقاء: روبرو، جهت مقابل. اين كلمه ظرف مكان است.

ابصار: جمع بصر. ديدگان. كلمه «بصر» گاهى به معناى بينش بكار مى‌رود.

مقصود

(وَ بَيْنَهُما حِجابٌ‌): ميان اهل بهشت و اهل جهنم، ديوار و فاصله‌اى است كه آن را اعراف مى‌نامند. اين معنى از ابن عباس و مجاهد و سدّى است. در قرآن مى‌فرمايد:(فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ‌) (حديد 13: در ميان آنها ديوارى زده شده است كه داراى درى است كه درون آن رحمت و بيرون آن عذاب است) جبائى گويد: بالاى ديوار را اعراف نامند. حسن بن فضل گويد: اعراف، صراط است.

(وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ‌): در باره مردمى كه بر اعراف هستند، اختلاف است:

برخى گويند: كسانى هستند كه نيك و بد آنها مساوى است. خوبى آنها، ميان آنها و آتش و بدى آنها ميان آنها و بهشت، فاصله مى‌شود. اينها در اعراف هستند تا خداوند

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 9  صفحه : 115
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست