نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 9
اين جهان مىافزايد و از مدت دوران پس از
مرگ تا قيامت او كم مىكند و اگر ناصالح باشد، از عمر او كم مىكند و بر دوران
بعدى مىافزايد. چنان كه مىفرمايد:
(وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ
إِلَّا فِي كِتابٍ) (فاطر 11 عمر هيچكس زياد يا كم نشود، جز
اينكه در كتابى است) 2- جبائى و سعيد بن جبير و مجاهد گويند: منظور از اجل اول،
عمر انسان در دنيا و منظور از اجل دوم، آخرت است، زيرا مدت زندگى آخرت، بى پايان
است و جز خدا كسى نمىداند. اينكه مىگويد: اين مدت، پيش خداوند معين است، بخاطر
اين است كه در «لوح محفوظ» در آسمان، نوشته شده است.
لوح محفوظ، جايى است كه تنها خداوند، در آنجا در باره خلق حكم
مىكند.
3- ابو مسلم گويد: مقصود از اجل اول، اجل گذشتگان و مقصود از اجل
دوم، اجل آيندگان است.
4- از ابن عباس روايت شده است كه: مقصود از اجل اول، خواب است كه روح
انسان در وقت خواب گرفته ميشود و در بيدارى باز ميگردد و مقصود از اجل دوم، مرگ
انسان است.
مؤيد آن جمله(وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى
إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى) است (زمر 42: آن را كه مرگش رسيده، نگه
ميدارد و ديگرى را تا وقت معين باز مىفرستد) كلمه «اجل» در اصل به معناى وقت است.
«اجل حيات» وقتى است كه انسان در آن وقت زندگى ميكند و «اجل موت يا قتل» وقت مرگ
يا قتل انسان است. اگر چه در مورد قتل، اجل حقيقى انسان فرا نرسيده است و بعيد
نيست كه اين تعبير مجازى باشد. در بعضى از اخبار آمده است كه: «صله رحم عمر را
افزايش ميدهد و صدقه، اجل انسان را به تاخير مىاندازد و خداوند اجل قوم يونس را
به تاخير انداخت و ....» پس مانعى نيست كه به غير اجل حقيقى انسان هم اجل، گفته
شود.
(ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ):
اين خطاب، متوجه كفار است كه در باره قيامت، شك
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 9