نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 20
نازل مىشدند. جبرئيل بصورت دحيه كلبى بخدمت
پيامبر مىرسيد. فرشتگانى كه براى آزمايش، بر داود نازل شدند، به شكل دو انسان
بودند و اينطور وانمود كردند كه با يكديگر اختلاف دارند و آمدهاند كه داود در
ميان آنها قضاوت كند (ص 20 به بعد) چند فرشتهاى كه بر ابراهيم و لوط نازل شدند،
بعنوان مهمان بر آنها وارد شدند.
(وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ):
زجاج مىگويد: كفار مردم ساده لوح را در باره پيامبر دچار شك و ترديد ميكردند و
ميگفتند: اين هم بشرى است مثل شما. در اينجا خداوند مىفرمايد: اگر فرشتهاى هم
بصورت آدمى فرستاده بوديم، همانطورى كه مردم ساده لوح دچار اشتباه شدهاند. آنها
هم دچار اشتباه مىشدند. بدينترتيب آمدن فرشته، دردى دوا نميكند و شبههاى را از
ميان بر نميدارد و هم چنان بر همان حال سابق خود باقى مىمانند.
برخى گفتهاند: منظور اين است كه اگر فرشتهاى نازل شود، جز از راه
تفكر او را نمىشناسند. از آنجا كه اينها اهل تفكر نيستند، هم چنان بر اشتباه خود
باقى مىمانند.
اينكه مىگويد: ما امر را بر آنها مشتبه مىساختيم، بخاطر اين است كه
عامل اصلى خداوند است، زيرا با نازل شدن فرشته، از جانب خداوند، اين اشتباه حاصل
ميشود.
بدنبال اين مطالب، براى تسليت خاطر پيامبر مىفرمايد:
(وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ): امتهاى گذشته، پيامبران پيشين را مورد استهزاء قرار ميدادند. تو
نخستين پيامبرى نيستى كه از طرف مردم، مورد استهزاء قرار ميگيرى. امت تو هم اولين
امتى نيست كه پيامبر خود را استهزا ميكند.
(فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ
يَسْتَهْزِؤُنَ): آنچه پيامبران بمنظور بيدار كردن مردم در باره نتايج گناه و آثار
شوم انحراف، گفته بودند و مورد مسخره ايشان قرار گرفته بود، دامنگيرشان شد.
ضحاك و زجاج گويند: يعنى به كيفر استهزا، عذاب خدا آنها را احاطه
كرد.[1]
[1]- اگر« ما» كنايه از قرآن و شريعت باشد، مضاف حذف شده است.
يعنى:
« جزاء ما كانوا به ...» و اگر« ما» كنايه از عذاب باشد،
احتياج به تقدير مضاف نيست.
يعنى:« فحاق بهم العذاب الذى كانوا ...».
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 20