responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 124

بيان آيه 61- 62

قرائت‌

حمزه «توفاه» خوانده و ديگران «توفته». قرائت اول بخاطر اين است كه فاعل مؤنث غير حقيقى است.

مقصود

اكنون خداوند در باره قدرت كامله خود مى‌فرمايد:

(وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ‌): او فوق بندگان و بر سر ايشان مقتدر و تواناست.

فوق بودن خداوند، از لحاظ مقام و عظمت است، نه اينكه او فوق مكانى است. فوق به اين معنى از صفات جسم است و خدا از جسم بودن منزه است. مثل‌(يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ) (فتح 10: دست خدا بالاى دستهاى ايشان است) منظور اين است كه خداوند از ايشان قوى‌تر و نيرومندتر است. نظير اين تعبيرات، در محاورات عرفى هم هست. مثلا گفته ميشود: حكم فلان كس ما فوق حكمهاست. يعنى نافذتر است. يا اينكه او در علم و بخشش فوق ديگران است. يعنى عالمتر و بخشنده‌تر است. بهر صورت هر جا در مورد خداوند فوق بودن استعمال شود، مقصود برتر بودن اوست.

(وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً): او خدايى است كه فرشتگانى بسوى شما مى‌فرستد كه اعمال شما را ثبت و ضبط كنند. اين كار براى بندگان لطف است، زيرا موجب ميشود كه از گناهان اجتناب كنند.[1]( حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا): تا اينكه هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، فرستادگان ما كه معاونان ملك الموت هستند، روح شما را قبض مى‌كنند. ابن عباس و حسن و قتاده گويند: فرستادگان، روح را به امر وى مى‌ستانند.


[1]- جمله بالا عطف است بر صله الف و لام« القاهر»

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست