نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 119
زجاج گويد: مقصود اين است كه وسيله دست
يافتن بغيب پيش خداست. در حقيقت اوست كه مىتواند در غيب را بر روى مردم بگشايد.
ابن عمر مىگفت: مفاتح غيب، پنج چيز است. سپس اين آيه را ميخواند:
(إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ ...) (لقمان 34: علم رستاخيز و باران و طفلى كه در رحم مادر است و كارى
كه انسان فردا انجام ميدهد و جايى كه انسان ميميرد، پيش خداست) ابن عباس مىگفت:
منظور خزانههاى روزى و عمر است.
تأويل آيه اين است كه خداوند به اوايل و عواقب كارها علم دارد. هر چه
كه جلو افتادنش صوابتر و صلاحتر باشد جلو مىاندازد و هر چه كه عقب افتادنش
صوابتر و صلاحتر باشد، عقب مىاندازد. اوست كه باب علم را بر روى انبيا و اوليا
مىگشايد، زيرا علم غيب، مخصوص اوست و احدى جز او قادر نيست كه باب علم غيب را بر
روى بندگان بگشايد.
(وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ):
او بوجود هر چه در خشكى و درياست، اعم از حيوان و غير آن، آگاه است. مجاهد گويد:
«بر» بيابان خشك و «بحر» هر جايى كه داراى آب باشد.
(وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها): زجاج گويد: يعنى خداوند مىداند كه چه برگى بر درخت است و چه برگى
سقوط مىكند؟ برخى گفتهاند: يعنى او مىداند كه چه برگى بر درخت باقى مانده و چه
برگى سقوط كرده است. حتى مىداند كه برگى كه سقوط كرده است، چند بار در حال سقوط،
زير و بالا شده است.
(وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ):
اگر دانه در زمين كاشته و در زير خاك پنهان شود، خداوند مىداند. منظور از «ظلمات
ارض» باطن زمين است. زيرا همانطورى كه در تاريكى چيزى ديده نميشود، بذرى هم كه در
زير خاك نهان است، نميتوان ديد.
ابن عباس گويد: منظور اين است كه در زير سنگهاى بزرگ، در طبقات زيرين
زمين يا در زير چيزهاى ديگر پنهان باشد.
(وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ): در اينجا علم خود را نسبت به همه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 119