نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 94
بيان آيه 58
لغت
نداء: خواندن كسى با صداى بلند. مثل اينكه بگويند: «اى فلان» شاعر
گويد
و ابرزتها من بطن مكة بعد ما
اصات المنادى بالصلاة فاعتما
يعنى بعد از آنكه نداى مؤذن براى نماز بلند شد، او را از ميان مكه
آشكار ساختم.
اصل اين كلمه، به معناى اجتماع است. به همين جهت «دار الندوه» به
معناى محل تجمع است.
مقصود
اكنون خداوند در وصف كافرانى كه مؤمنان را از دوستى آنان نهى كرد،
مىفرمايد:
(- وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ
لَعِباً): در اينباره دو قول است:
1- هر گاه صداى مؤذن، براى نماز بلند مىشد، خنده مىكردند و بمنظور
متنفر ساختن مردم از نماز، نمازگزاران را مورد استهزا قرار داده، آنها را جاهل و
سبك عقل مىخواندند.
2- آنها از آنجا كه بارزش اذان پىنبرده بودند- مؤذن را بمنزله كسى
كه كارى را از روى لهو و لعب، انجام مىدهد، مىدانستند.
(ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ):
در اينباره نيز دو قول است:
1- آنها مثل آدم بىعقل هستند. چه عقل، انسان را از كارهاى زشت باز
مىدارد.
سدى گويد: يكى از مسيحيان مدينه، آهنگ «اشهد ان لا اله الا اللَّه و
اشهد ان محمداً رسول اللَّه» را شنيد و گفت: دروغگو آتش بگيرد! شبى او و
خانوادهاش در بستر خواب، آرميده بودند. كنيز او آتشى بخانه آورد.
جرقهاى از آن، بكانون خانهاش افتاد و همه را يكسر بسوخت.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 94