نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 8
بيان آيه 31
لغت
بحث: جستجوى چيزى در خاك. اين كلمه بعدا بمعناى مطلق جستجو بكار رفته
است.
سوئة: ناپسندى گفته ميشود: «ساءه يسوئه سوءاً» ويل. سيبويه گويد اين
كلمه در موقع هلاكت، گفته ميشود، واى عجز، ناتوانى
اعراب
(يا وَيْلَتى). زجاج گويد در غير از قرآن
بر اين كلمه وقف كنيم و گوئيم. «يا ويلتاه» «ياء» از حروف نداست، لكن منادى در
اينجا از افراد انسان نيست مثل «يا حسرتاه» در حقيقت معناى اينگونه كلمات اين است
كه گوينده ميخواهد حاضران را تنبيه سازد و بگويد كه وقت «واى» در(يا وَيْلَتى) و وقت حسرت در «يا حسرتا» و
وقت تعجب، در «يا عجبا» فرا رسيده است.
حسن قرائت كرده است. «يا ويلتى» به اضافه بياء متكلم. از هرى گويد
معنى يكى است.
- هابيل اولين مرده انسان بود، قابيل نمىدانست چگونه او را پنهان و
دفن كند. تا اينكه خداوند دو كلاغ، كه يكى مرده و ديگرى زنده بود برانگيخت و بقولى
هر دو زنده بودند و يكى ديگرى را كشت، آن گاه زمين را گود كرد و بخاكش سپرد. قابيل
نيز اين درس را از كلاغ بياموخت اين مطلب از ابن عباس و ابن مسعود و
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 8