نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 6
است؟ زيرا قتل هنوز واقع نشده بود.
پاسخ البته تحمل كيفر مشروط بوقوع گناه است. هنگامى كه هابيل احساس
كرد كه برادرش قصد قتل او را دارد، چه مانعى داشت كه بگويد: اگر مرتكب قتل من شوى،
كيفر قتل مرا متحمل خواهى شد؟
(وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ):
اين است كيفر گنهكاران، ممكن است اين جمله هم تتمه سخن هابيل باشد و محتمل است كه
سخن خدا باشد.
(فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ):
در اينباره اقوالى است:
1- يعنى نفسش او را تحريك و تشجيع كرد كه برادر خود را بكشد. اين قول
از مجاهد است.
2- مقصود اين است كه نفسش قتل برادر را در نظرش بياراست.
3- نفسش او را مساعدت و هماهنگى كرد بر قتل برادر و بنا بر اين در
اصل (على قتل اخيه) بوده كه حرف جر محذوف و مجرور منصوب شده است.
فقتله: مجاهد گويد قابيل نمىدانست چگونه او را بكشد. شيطان بصورت
مرغى در آمد و مرغى را گرفت و سرش را ميان دو سنگ گذاشت و كوبيد. قابيل هم براى
كشتن برادر، از وى سرمشق گرفت. گفتهاند: هابيل اولين مقتول بود!( فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ:)
قابيل با اين عمل شوم خود، در دنيا و آخرت، زيانكار و از خير دنيا و آخرت محروم
شد.
برخى از كلمه «اصبح» استفاده كردهاند كه اين قتل در شب اتفاق افتاده
است.
لكن صحيح نيست، زيرا عادت عرب اين است كه هر گاه كسى عملى انجام دهد
كه بحالش زيانبخش باشد، اينطور تعبير كند. منظور اين نيست كه فقط اين زيان مخصوص
بيك زمان است و نه زمانهاى ديگر.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 6