نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 37
ابن صوريا گفت،- راست گفتى. اكنون درباره
كودكى مرا خبر ده، كه فقط شبيه پدر است يا مادر.
فرمود:
- نطفه هر يك از پدر و مادر، بر ديگرى سبقت گرفت، طفل شبيه او ميشود.
ابن صوريا گفت:
- راست گفتى. اكنون بگو كه پدر را از فرزند چيست و مادر را چه؟
در اين وقت پيامبر بيهوش شد و چون بهوش آمد- در حالى كه صورتش سرخ
شده بود و عرق مىريخت- فرمود: گوشت و خون و ناخن و پيه براى مادر و استخوان و
اعصاب و عروق مال پدر است.
ابن صوريا گفت:
- راست گفتى. تو فرستاده خدايى.
ابن صوريا اسلام را پذيرفت و پرسيد:
- كدام يك از فرشتگان بر تو نازل ميشود؟
فرمود:
- جبرئيل گفت:
- جبرئيل را براى من وصف كن پيامبر جبرئيل را وصف كرد. ابن صوريا
گفت:
- گواهى مىدهم كه جبرئيل در تورات نيز همين طور وصف شده است و تو
پيامبر بر حق خدايى.
پس از اسلام ابن صوريا، يهود زبان به بدگويى او گشودند. هنگامى كه
خواستند برخيزند، بنى قريظه به بنى النضير آويخته، گفتند:
- اى محمد، بنى النضير برادران ما هستند، پدر ما يكى و دين ما و
پيامبر ما
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 37