نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 230
بيان آيه 111
لغت
وحى: القاء معنى به دل، در نهان. وحى دارى اقسامى است. گاهى به آمدن
فرشته و گاهى به معناى الهام است.[1] شاعر گويد:
الحمد للَّه الذى استقلت
باذنه السماء و اطمأنت
اوحى لها القرار فاستقرّت
يعنى: ستايش خداى راست كه آسمان به امر او استقلال و آرامش يافت.
خدايى كه به آسمان الهام كرد كه قرار گيرد و قرار گرفت.
فرق ميان «اوحى و وحى» اين است كه اولى متعدى است يعنى آن را بر صفت
وحى قرار داد لكن دومى لازم است يعنى به صفت وحى متصف شد. برخى گفتهاند:
تفاوتى ميان آنها نيست.
حوارى: خالص هر چيزى و هر كسى.
مقصود
سپس به بيان تمام كردن نعمت خود بر عيسى پرداخته، مىفرمايد:
(وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ): و
هنگامى كه به حواريين الهام كردم و به قولى: يعنى بوسيله آياتى كه به آنها نشان
دادم، به دل آنها انداختم. درباره «حواريين» در سوره آل عمران گفتگو كردهايم.
قتاده گويد: آنان وزراى عيسى بودند. حسن گويد: آنان انصار عيسى بودند.
[1]- فرق ميان وحى و الهام، 1- الهام از جنس كشف معنوى است،
بخلاف وحى كه از جنس كشف شهودى است.
2- الهام براى نبى و غير نبى حاصل مىشود ولى وحى اختصاص به
نبى دارد.
3- در الهام تبليغ شرط نيست و وحى مشروط به تبليغ است( رك:
كشاف اصطلاحات الفنون)
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 230