نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 150
مسلمانان، با مشركين همكارى مىكردند. با
اينكه مردم مسلمان به موسى و تورات ايمان داشتند و سزاوار بود كه: يهوديان با
كسانى كه پيامبر و كتابشان را قبول داشتند نزديكتر و مهربانتر باشند. بديهى است
كه اينكار را از روى حسد مىكردند.
(وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا
الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى): ابن عباس و سعيد بن جبير و
عطا و سدى گويند: مقصود نجاشى و اطرافيان اوست. مجاهد گويد: مقصود كسانى است كه
همراه جعفر آمدند و مسلمان شدند.
(ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً): ابن زيد گويد: يعنى دوستى مسيحيان با مسلمانان بخاطر اين است كه
گروهى از ايشان بندگان خدا و اصحاب صومعه- يا كليسا- هستند. قطرب گويد: منظور از
«قسيسين» علماست. برخى گفتهاند:
مسيحيان انجيل را ضايع و چيزهاى نادرستى داخل آن كردند. تنها يكى از
علماى ايشان، در راه حق استقامت كرد. او و هر كس بر مرام و مسلك او باشد، «قسيس»
گفته ميشود.
(وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ):
اين مسيحيانى كه اسلام آوردند، مثل يهود و بت پرستان از پيروى و اطاعت حق، تكبر
نمىكنند. بدينترتيب خداوند متعال خبر مىدهد كه مجاوران پيامبر با او دشمنى
مىكنند ولى نجاشى و اطرافيانش از كشور حبشه، با او دوستى مىكنند. زيرا يك هجرت
به حبشه كه نجاشى بود و يك هجرت به مدينه كه يهوديان بودند، انجام شد. واكنش هر دو
در مقابل اين مهاجرتها معلوم شد.
اكنون به وصف آنها پرداخته، مىفرمايد:
8-( وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى
أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِ) هر گاه قرآن را مىشنوند، بخاطر اينكه بكلام خدا معرفت دارند، اشك
در چشمانشان حلقه مىزند.