نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 31
كردند، كه از طرف ايشان با يهودى بگفتگو و
مجادله پردازد، چيزى نمانده بود كه پيامبر بدرخواست ايشان جامه عمل پوشيده، يهودى
را كيفر دهد، كه آيه نازل گرديد. ابن عباس نيز چنين گفته است.
ضحاك گويد: اين آيه در باره مردى از انصار كه زرهى را بوديعه گرفته و
منكر آن شده بود نازل گرديد. گروهى از اصحاب پيامبر او را خائن شمردند و كسان او
خشمگين شده، خدمت پيامبر عرض كردند: به اين مرد كه مسلمانى امين است، نسبت خيانت
مىدهند و آبروى او را مىبرند. پيامبر وى را معذور داشت و راى مباركش بر برائت و
پاكدامنى او تعلق يافت. با نزول اين آيهها، اين راز از پرده برون افتاده و خيانت
مرد انصارى بر ملا شد.
طبرى نيز همين وجه را پذيرفته است، زيرا بعقيده وى، خيانت، مربوط به
وديعه و امانت است نه دزدى.
مقصود
خداوند متعال، پيامبر را مخاطب ساخته، مىفرمايد:
(إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ
بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ): اى محمد، ما قرآن را به
سبب حقى كه خدا بر بندگان است (و بقولى بسبب اينكه توبه آن سزاوارترى) بر تو نازل
كردهايم، تا در ميان مردم، به آنچه خداوند در قرآن اعلام كرده است، داورى نمايى.
(وَ لا تَكُنْ لِلْخائِنِينَ خَصِيماً):
مبادا كسانى را كه به مال يا جان مسلمانى يا هم پيمانى، خيانت مىكنند، كمك كنى و
از ايشان در مقابل كسى كه حق خودش را مطالبه مىكند، دفاع و جانبدارى نمايى.
(وَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ): بايد خداوند را بر
اينكار استغفار كنى.
(إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً):
خداوند گناه بندگان مسلمان را بخشوده، از مؤاخذه ايشان چشم پوشى مىكند. در اين
آيه اگر چه خطاب به پيامبر است كه از شخصى كه بر حسب ظاهر، به ايمان و عدالت او
حكم مىكرد، در حالى كه باطناً ايمانى و عدالتى
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 31