نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 281
و قبول شده را رها مىكرد. لكن قول اول
ظاهرتر است.
(قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ): آن كه قربانيش قبول نشده
بود بديگرى گفت، ترا مىكشم. پرسيد:
چرا مرا مىكشى؟
قال: پاسخ داد به خاطر اين كه قربانى تو قبول و قربانى من مردود شد.
گفت:
گناه من چيست؟
(إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ): خداوند طاعت را از كسانى مىپذيرد كه از معصيتها بپرهيزند. اگر چه
كلمه «تقوى» مطلق است و مقيد نيست كه از چه تقوى و پرهيز كنند، لكن منظور معلوم
است، زيرا سزاوارترين چيزى كه بايد از آن پرهيز كرد، گناه است.
ابن عباس گويد: مقصود اين است كه خداوند قربانى را از افراد پاكدل
مىپذيرد و تو چون پاكدل نيستى، قربانيت رد شده است.
به اين آيه استدلال كردهاند بر اينكه: طاعت فاسق قبول نيست، لكن هر
گاه فاسق طاعتى انجام دهد، كيفرى بر ترك آن ندارد اين مطلب صحيح نيست، زيرا كسى
مستحق ثواب است كه طاعتى را بمنظور اطاعت فرمان خداوند انجام دهد، نه بمنظور ديگر،
بنا بر اين چه مانعى دارد كه فاسق نيز بمنظور اطاعت امر خداوند، كارى كند كه در
برابر آن سزاوار پاداش الهى گردد؟
نظم آيه
وجه پيوند اين آيه به آيات سابق، اين است كه:- خداوند مىخواهد بيان
كند كه حال يهود در پيمان شكنى و ارتكاب كارهاى ناپسند، همچون فرزند آدم است كه
برادر خود را كشت و عواقب شوم آن گريبانگيرش شد، از اينرو خداوند دستور داد كه
سرگذشت اين دو برادر را بر قوم يهود بخواند تا خود از جهل و تكذيب ايشان آرامشى
يابد و يهود را سركوب كند.
داستان
گويند:
- حوا همسر آدم از هر شكمى پسرى و دخترى مىزايد. اولين حمل او از
قابيل
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 281