نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 246
حدثت نفسك بالوفاء و لم تكن
للغدر خائنة مغل الاصبع
يعنى: در خاطر خود بفكر وفا بودى و خيانتكارى كه براى خيانت بمتاعى
دست درازى كند نبودى (مغل بدل خائنه)
اعراب
فيما «ما» زائده و براى تاكيد است. شاعر گويد: «لشيء ما يسوّد من
يسود» در اين مصراع نيز «ما» زائد است.
يحرفون: حال از ضمير «نقضهم». ممكن است كلامى مستقل و بى ارتباط به
سابق باشد و پايان كلام سابق «قاسية» باشد.
قليلا: مستثنى از ضمير(خائِنَةٍ مِنْهُمْ).
مقصود
اكنون ضمن عطف به سابق، فرمايد:
(فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ):
در اينجا براى تسليت خاطر گرامى پيامبر فرمايد:
از اين يهوديان كه مىخواستند به تو و اصحابت دست اندازى كنند، و
عهدى كه ميان تو و ايشان است بشكنند و ترا غافلگير سازند، تعجب مكن. اين است خوى
ايشان و عادت نياكان ايشان كه در زمان موسى از ايشان پيمان گرفتم كه مرا اطاعت
كنند و دوازده نقيب، از ميان ايشان بر گزيدم، آنها پيمان مرا شكستند و من آنها را
لعن كردم. در اين كلام محذوفى وجود دارد كه بخاطر وجود قرينه لفظى حذف آن رواست.
يعنى «فنقضوا ميثاقى و عهدى فلعنّاهم بنقضهم» مقصود از لعن، محروم ساختن آنها از
رحمت است كه خود كيفرى است. اين معنى از عطا و جماعتى است.
حسن و مقاتل گفتهاند: يعنى آنها را بصورت بوزينگان و خوكان مسخ
كرديم.
ابن عباس گويد: يعنى آنها را بوسيله جزيه، عذاب كرديم پيمان شكنى
آنها از چند راه است: تكذيب رسل، قتل انبيا، عدم توجه بكتاب آسمانى- بقول قتاده- و
كتمان صفات پيامبر گرامى اسلام- بقول ابن عباس-.
(وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً):
ابن عباس گويد: يعنى دلهاى آنها را طورى سخت ساختيم
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 246