نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 117
بيان آيه 148- 149
قرائت
«ظلم» به صيغه مجهول قرائت شده، لكن از ابن عباس و سعيد بن جبير و
ضحاك و عطاء بن سائب و ديگران، به صيغة معلوم نقل شده است.
ابن جنى گويد: هر دو قرائت، بنا بر استثناى منقطع است يعنى «لكن من
ظلم فان اللَّه لا يخفى عليه امره يعنى لكن كسى كه ظلم كند يا ظلم شود، خدا از
حالش آگاه است، بدليل: «و كان اللَّه سميعا عليما» و «من» در هر دو قرائت در محل
نصب است.
زجاج گويد: يعنى لكن مظلوم به مظلوميت خود، آشكارا شكوه مىكند (بنا
بر قرائت مشهور) و ظالم، آشكارا ظلم مىكند و باكى ندارد (بنا بر قرائت غير مشهور)
و جايز است كه «من» در محل رفع باشد به معناى «لا يحب الله ان يجهر بالسوء من
القول الا من ظلم» و «من» بدل از «احد» باشد. يعنى خداوند دوست ندارد كه احدى به
بدى سخن گويد مگر شخص مظلوم (لا يحب اللَّه ان يجهر احد بالسوء من القول الا
المظلوم) زجاج گويد: وجه ديگرى نيز محتمل است كه گمان نكنم كسى متعرض آن شده باشد
و آن اين است كه بمعناى: «لكن الظالم اجهر و اله بالسوء من القول» يعنى ظالم را بى
پرده و آشكارا، بد بگوييد.
مقصود
(لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا
مَنْ ظُلِمَ): گفتهاند در باره معناى اين جمله اقوالى است: