نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 112
بيان آيه 144- 145- 146
قرائت
اهل كوفه، بجز ابو بكر «الدرك» را به سكون راء و ديگران بفتح راء،
خواندهاند. بديهى است كه: «درْك و درَك» دو لغت هستند مثل: «نَهْر و نَهَر» و
«شَمْع و شَمَع» و «قص و قصص»
لغت
سلطان: حجت و دليل. زجاج گويد: اين كلمه هم مذكر و هم مؤنث، بكار
مىرود، لكن در قرآن بصورت مذكر استعمال شده است. علت اينكه: امير را سلطان گويند،
اين است كه بر مردم، صاحب حجت است.
درك: در اصل ريسمان دلو است كه به بند چاه بسته و به ته چاه فرستاده
مىشود.
سپس از آنجا كه آتش دوزخ، از لحاظ صورت، پست و زيرين است، به آن
«درك» گفتهاند. جمع «درك» ادراك و دروك و جمع «درك» ادرك است.
مقصود
اكنون خداوند مردم مؤمن را از دوستى با منافقان، منع كرده،
مىفرمايد:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ
أَوْلِياءَ): اى مردم مؤمن، كافران را دوست و ياور مگيريد(
مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ): كه مانند ايشان خواهيد شد.
(أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً
مُبِيناً): آيا مىخواهيد كه براى خداوند متعال بر خودتان حجتى آشكار قرار
دهيد؟ اين استفهام، براى تقرير و تثبيت اصل مطلب است
دلالت آيه
در اين آيه، دلالتى است بر اينكه خداوند، جز بعد از اقامه حجت و
دليلى، و
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 112