نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 108
كه معناى خدعه منافقان با خداوند متعال اين
است كه آنان بر حسب ظاهر، اظهار ايمان مىكنند و جان و مال خود را محفوظ مىدارند.
حسن و زجاج گويند: آنان با پيامبر، خدعه مىكردند و همانطورى كه خداوند متعال،
بيعت پيامبر را در آيه:
(إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ)
(سوره فتح 10) بيعت خود دانسته، در اينجا نيز خدعه با پيامبر را خدعه با خود به
حساب آورده است.
معناى خدعه خداوند با آنان، اين است كه كيفر خدعه آنان را مىدهد
چنان كه در آيه:(اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ)
(سوره بقره 15 يعنى آنها را استهزا مىكند) گفتيم كه خداوند در حقيقت كيفر استهزاى
آنان را مىدهد.
برخى گفتهاند: خدعه خداوند، همان حكم خداوند است به محفوظ بودن جان
و مالشان، با علم به اينكه آنها دروغ مىگويند.
حسن و سدى و جماعتى از مفسران گويند: خدعه خداوند، اين است كه در روز
قيامت، نخست به آنها نورى مىدهد كه با مسلمانان حركت كنند سپس نور را از آنها سلب
مىكنند و ميان ايشان و مسلمانان، ديوارى قرار مىدهد.
(وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى): و چون به نماز برخيزند، با كسالت و بيحالى و خلاصه عدم اشتياق، بپا
مىايستند.
(يُراؤُنَ النَّاسَ): آنان عبادات را بمنظور قرب
بحضرت ربوبى، انجام نمىدهند.
تنها منظورشان اين است كه موقعيت خود را در ميان جامعه اسلامى حفظ
كنند و از كيفر قتل و مصادرة اموال مصون بمانند. هر گاه مسلمانان آنها را ببينند،
نماز مىخوانند و چهره بر خاك مىسايند و هر گاه كسى آنها را نبيند و مسلمانى
نباشد كه عمل اين سالوسهاى متظاهر را بنگرد، از خواندن نماز سر باز مىزنند. اين
معنى از قتاده و ابن زيد است.
عياشى به اسناد خود از امام صادق نقل كرده است كه: از پيامبر بزرگوار
اسلام پرسيدند: نجات در چيست؟ فرمود: نجات در اين است كه با خداوند، خدعه نكنيد كه
خداوند نيز با شما خدعه مىكند- يعنى كيفر خدعه شما را مىدهد- زيرا هر كس با
خداوند خدعه كند، كيفر خدعه خود را از جانب خداوند متعال مىبيند و اگر متوجه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 108