responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 30

دامن خود را از صرف مال يتيم پاك نگه دارند و نه كم و نه زياد، از آن مصرف نمى- كنند. استعفاف بمعنى امتناع و ترك است،( وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ‌): و سرپرستى كه فقير است مى‌تواند باندازه كفايت و نيازمندى خود از مال يتيم بعنوان قرض بردارد و بعد پس بدهد. اين معنى از سعيد بن جبير، مجاهد، ابو العاليه، زهرى و عبيده سلمانى است. از امام باقر (ع) نيز روايت شده است ولى عطاء (بن ابى رياح و قتاده و جماعتى معتقدند كه مى‌تواند به- اندازه‌اى كه رفع احتياجش از لحاظ خوراك و پوشاك بشود، از مال يتيم برگيرد لكن اجازه نداده‌اند كه اجرت محافظت مال را بردارد، چه ممكن است، اجرت از حد احتياج، افزونتر باشد. از روايت ما چنين استفاده مى‌شود كه ولى حق دارد، اجرت زحمات خود را بردارد، خواه باندازه كفايتش باشد يا نباشد. از ابن عباس سؤال شد كه: آيا ولى يتيم مى‌تواند از شير شتر استفاده كند؟ پاسخ داد: اگر سرپرستى كنى و زخم آن را روغن بمالى، مى‌توانى از شير آن بخورى، به شرطى كه بفرزندش صدمه نزنى و در دوشيدن شير، اسراف نكنى.

(فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ‌): به اولياى يتيمان دستور مى‌دهد كه هر گاه يتيمان صلاحيت پيدا كردند و مالشان را بآنها سپرديد، احتياط را از دست مدهيد و از آنها شاهد بگيريد تا بعدا منكر نشوند و دچار تهمت نشويد.

در اين آيه خداوند متعال كمال لطف و رحمت و انعام خود را هم نسبت به يتيمان و هم نسبت به سرپرستان آنها آشكار ساخته و براى هر كدام دستورى صادر فرموده است كه صلاحش در آن است.

بطور كلى نظر پروردگار متعال اين است كه تمام انسانها از نظر امور معاش و معاد راهنمايى شوند و بخطا نيفتند.

(وَ كَفى‌ بِاللَّهِ حَسِيباً): شهادت خداوند و علم او به اينكه مال يتيمان را به آنها سپرده‌ايد، كافى است. برخى گفته‌اند: منظور اين است كه: همانطورى كه بيم داريد كه يتيم بالغ شود و از شما حساب بخواهد، از حساب آخرت نيز بيمناك باشيد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 30
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست