نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 270
بيان آيه 85
لغت
شفاعت: اصل اين كلمه از شفع است كه به معناى جفت و ضد وتر مىباشد،
چه در حقيقت كسى كه براى ديگرى وساطت مىكند، خود را رفيق و دوم او قرار داده است.
شفيع به كسى گويند كه ملك ديگرى را ضميمه ملك خود سازد.
شفاعت پيامبر
مسلمين در باره كيفيت شفاعت پيامبر در روز قيامت، اختلاف كردهاند:
معتزله و پيروان ايشان گويند: پيامبر، اهل بهشت را شفاعت مىكند تا
خداوند بر درجات ايشان بيفزايد.
ديگران گويند: پيامبر آن عده از گنهكاران امت را كه خداوند از دينشان
راضى است، شفاعت مىكند تا بدان وسيله كيفر آنها ساقط شود.
كفل: بهره و نصيب. اين كلمه از «اكتفلت البعير» است (يعنى بر كوهان
شتر گليمى افكنده و بر او سوار شوند) در حقيقت در موقع سوار شدن بر شتر، از همه
پشت شتر استفاده نمىشود بلكه از قسمتى از آن، استفاده مىشود.
ازهرى گويد: كفل يعنى كسى كه بخوبى سوار بر اسب نمىشود و اصل اين
كلمه «كفل» بمعناى عجز است و كفالت به نفس و مال نيز از همين است و كفل بمعناى مثل
است.
مقيت: اصل اين كلمه از «قوت» است و قوت، وسيلهاى است كه جان انسان
را حفظ كند و مقيت، كسى است كه بر حفظ جان و دادن قوت قدرت داشته باشد. چنان كه
شاعر گويد:
و ذى ضغن كففت النفس عنه
و كنت على مساءته مقيتاً
يعنى: صاحب كينهاى كه خود را از او حفظ كردم و بر بدى او مقتدر
بودم.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 270