نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 245
(فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ):
همين كه در مدينه جنگ بر آنها واجب شد،( إِذا فَرِيقٌ
مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ):
گروهى از آنان از جنگ با مردم مىترسند چنان كه از مرگ مىترسند، و بقولى:
مىترسند كه از دست مردم كشته شوند همانطورى كه از مرگ خدايى مىترسند بنا بقولى
ديگر از كيفر مردم مىترسند، همانطورى كه از كيفر خدا مىترسند.
(أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً): برخى گفتهاند: «او»
بمعناى واو است يعنى: و بيشتر هم مىترسند. برخى گفتهاند: «او» براى اين است كه
مطلب براى مخاطب پوشيده بماند و معلوم نشود كه آنها از خدا بيشتر مىترسند يا از
مردم. در سوره بقره ذيل(أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً) (آيه 74) وجوهى كه محتمل است ذكر كردهايم.
(وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتالَ): و گفتند: پروردگارا چرا جنگ را بر ما واجب ساختى. حسن مىگويد: اين
جمله را بخاطر كراهتى كه از امر خدا داشتند، نگفتند بلكه بواسطه ترسى كه بر آنها
مستولى شده بود، گفتند و اين طبيعى بشر است. ممكن است اين جمله در حقيقت، سؤالى
براى فهميدن باشد نه براى انكار كردن و سؤالشان بخاطر اين بود كه به دنيا دل بسته
بودند و نعمتهاى آنها را ترجيح مىدادند. در هر صورت، اگر اين مطلب را نمىگفتند،
بهتر بود.
(لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ).
چرا ما را مهلت ندادى كه به مرگ خويش جان بدهيم و طعمه شمشير دشمنان نشويم؟! سپس
خداوند اعلام مىكند كه دنيا با همه منافع و زرق و برقى كه دارد، در برابر آخرت
اندك است و مىفرمايد.
(قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ).
اى محمد، به اينان بگو. منافع دنيا كه مورد تمتع انسان است، باقى نمىماند.
(وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى وَ لا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا). و آخرت براى اهل تقوى بهتر است.
ابن عباس گويد. «فتيل» چركى است كه انسان ميان انگشتان فتيله كند و
بدور اندازد يعنى شما به اندازه اين مقدار ناچيز هم ظلم نمىبينيد تا چه رسد به
بيشتر از آن! برخى گفتهاند. «فتيل» آن رشتهاى است كه در شكاف هسته قرار دارد
.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 245