نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 239
بيان آيه 75
لغت
ولدان: جمع ولد. كلماتى كه بر اين وزن هستند بيشتر بر وزن «فعال» جمع
بسته مىشوند، مثل: جبل، جبال و مثل: جمل، جمال و گاهى بر وزن «فعلان» مثل:
ولدان، و مثل: خرب، خربان و مثل: برق، برقان و ...
اعراب
ما: اسم استفهام، مبتدا( لا تُقاتِلُونَ): محلا منصوب و حال يعنى: «اى شيئى لكم تاركين للقتال» و المستضعفين:
مجرور و عطف بر «فى سبيل اللَّه» مبرد گويد: عطف است بر «اللَّه» الظالم: صفت قريه
است لكن در حقيقت صفت براى اهل قريه است و چون بمنزله فعل است، صفت بودن آن از
قريه- كه مؤنث است- مانعى ندارد. اين موضوع در صفت تفضيل كه بمنزله فعل نيست، غير
جايز است بنا بر اين نمىگوييم: «مررت برجل خير منه ابوه» كه خير صفت «ابو» است نه
«رجل»
مقصود
در اين آيه خداوند ترغيب مىكند كه ناتوانان را نجات بدهند، از اينرو
مىفرمايد:
(وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ): چه عذرى داريد كه در راه اطاعت خدا و عزت بخشيدن دينش جهاد
نمىكنيد، در حالى كه همه اسبابى كه جهاد را لازم مىسازند، فراهم شدهاند؟
(وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ): و در راه يارى اشخاص
ناتوان و بقولى در راه عزت بخشيدن و دفاع از آنان، چرا جنگ نمىكنيد؟
(مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ):
اشخاص ناتوان عبارتند از مردان و زنان و اطفال.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 239