نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 189
بيان آيه 53 و 54 و 55
لغت
نقيرا: از نقر بمعنى اثرى كه مثل جاى منقار است. ناقور بمعنى صور است
كه در آن دميده مىشود و نقير چوبى است كه در آن سوراخ ايجاد شده باشد. انتقار بمعنى
اختصاص است چنان كه طرفه گويد:
نحن في المشتاة ندعو الجفلى
لا ترى الادب فيها ينتقر
يعنى: ما در فصل زمستان از مردم دعوت عام مىكنيم و هيچ كس بر سر
خوان ما دعوت اختصاصى ندارد.
حسد: آرزوى زوال نعمت از ديگران است تا دچار سختى گردند لكن غبطه،
اين است كه انسان آرزو كند كه نعمتى كه ديگران دارند نصيب خودش هم بشود. از اينرو
حسد ناپسنديده و غبطه پسنديده است. برخى گفتهاند: حسد زياده روى در بخل است، چه
بخل مشقت بذل نعمت و حسد، مشقت متنعم بودن ديگران از نعمت است. بنا بر اين در بخل
و حسد، مشقتى بر متنعم بودن وجود دارد.
سعير: از سعر بمعناى افروختن آتش است و استعارة بمعناى آتش و جنگ و
شر بكار رفته است و سعر متاع بمعناى قيمت متاع است و علت اين معنى اين است كه
بازار در موقع معامله بحرارت متاع، برافروخته و گرم مىشود. ساعور بمعنى تنور (پس
سعير است يعنى افروخته.
اعراب
ام: منقطعه است و معادل با همزه استفهام نيست كه در اين صورت متصله
نام دارد و معناى آن اين است: بل الهم نصيب من الملك .. برخى گفتهاند: همزه
استفهام از كلام حذف شده است زيرا «ام» در ابتداى كلام قرار نمىگيرد يعنى «اهم
اولى
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 189