فراء گويد: «من» موصوله حذف شده است يعنى: «من الذين هادوا من
يحرفون» عرب هر گاه در آغاز كلام «من» باشد «من» را مضمر مىكند، مثل:(وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ) (سوره صافات 164) يعنى: و ما منا الا من له ...» هر يك از ما كسى
است كه برايش جايگاهى گرامى است. و مثل:(وَ إِنْ مِنْكُمْ
إِلَّا وارِدُها) (سوره مريم 71) يعنى: و ان منكم الا من هو واردها: هر يك از شما كسى
است كه وارد آن مىشود.
مبرد و زجاج منكر اين مطلب شدهاند و مىگويند حذف موصول و بقاى صله
جايز نيست.
غير مسمع: حال و منصوب است.
ليّا: مصدرى است كه جانشين حال شده است و همچنين «طعناً» يعنى:
«يلوون بالسنتهم لياً و يطعنون فى الدين طعنا».
قليلا: حال است يعنى: «يؤمنون و هم قليلا» و ممكن است صفت براى مصدر
محذوف باشد يعنى: «ايماناً قليلا» مثل:
فالفيته غير مستعتب
و لا ذاكر اللَّه الا قليلا
يعنى الا ذكرا قليلا و تنوين «ذاكراً» بخاطر اجتماع ساكنين حذف شده
است:
او را يافتم در حالى كه مرا خشنود نكرد و جز اندكى در ياد خدا نبود.
مقصود
سپس در صدد بيان حال كسانى كه از آنها سخن به ميان آمد، برآمده
مىفرمايد:
(مِنَ الَّذِينَ هادُوا): يعنى: الم تر الى الذين
اوتوا نصيباً من الكتاب من اليهود.
[1]- يعنى« فمنهما تارة اموت و منهما تارة اخرى» روزگار جز دو
مرحله نيست: يكى مرحله مرگ و ديگر مرحله زندگى و كوشش و تلاش،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 170