نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 322
و ابى حميد ساعدى و ابن عمرو قتاده). و
جبايى گويد اين امر براى اينست كه در برابر ديدگان خلايق رسوا شود. و بلخى گويد
اين خبر بر وجه مثل است چون وقتى كسى را خداوند در قيامت مفتضح كند چنان است كه
اسبى بر پشت او سوار و بگردن او غل شده و شيهه ميكشد.
در خبر ديگرى از پيغمبر اكرم آمده كه امر ميفرمود منادى در ميان مردم
ندا كند كه حتى يك سوزن و نخ اگر كسى از غنيمتها برداشته باز گرداند كه غل در روز
قيامت ننگ و نكبت خواهد بود.
و حمل غل بر گردن در قيامت نشانهاى است كه خائن بدان شناخته خواهد
شد و اين حكم خداست در آن روز درباره هر كس كه معصيتى كرده و توبه ننموده و يا در
باره كسى كه خداوند بخواهد با او بعدل رفتار كند از گناهش بر او علامتى مىنهد. كه
تناسب با معصيت او داشته باشد تا مردم او را بآن بشناسند و سبب استحقاق عقوبتش را
بدانند چنان كه فرموده: «در آن روز انس و جان درباره گناهانش سؤال نخواهند شد».
(سورة الرحمن).
و همچنين است حكم خدا درباره كسى كه طاعات را انجام داده كه علامتى
بر او مىنهد كه اطاعتش معلوم شود.
(ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ)-
يعنى هر كس جزاء عمل خود را بطور كامل دريافت ميكند.
(وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ)- يعنى هيچكس بيش از
استحقاق خود ثواب و يا عذاب نمىبيند.
در اين آيه دلالت است بر فساد قول مجبّره كه ميگويند اگر خداوند
اولياء خود را عذاب كند ظلم نكرده چون آيه ميگويد اگر خداوند از پاداش مردم كم
گزارد ظلم خواهد بود.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 322