responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 251

بيان آيه 133- 134

لغت:

1- اصل كظم يعنى: محكم بستن سر مشك و خيك را بواسطه پر بودنش و كظيم و مكظوم: كسى كه وجود او از غم لبريز است و يا از غضب پر است و انتقام نگرفته است.

كظامة- قناتى كه زير زمين جارى است چون در زير زمين پر است. ابى عبيده در كتاب «غريب الحديث» از اوس نقل كند كه پيغمبر را ديدم كه بسر كظم قومى رفت و وضو بساخت و مسح پا كرد يعنى بر سر قنات قومى رفت و ...

اخذ بكظمه (كظم او را گرفت) يعنى مجراى نفس او را كه جايگاهيست كه با نفس پر ميشود بگرفت.

فرق ميان غيظ و غضب اينست كه غضب ضد خشنودى است و غضب يعنى اراده و تصميم بر عقاب كسى كه مستحق عقابست ولى غيظ اينجور نيست بلكه هيجان طبع است بواسطه كراهتى كه از معاصى در او پيدا مى‌شود و لذا در باره خداوند غضب اطلاق ميشود ولى غيظ گفته نميشود.

تفسير:

چون خداوند مردم را از كارهاى موجب عقاب بر حذر داشت در پى آن ايشان را باعمال موجب ثواب تحريك و تشويق مى‌كند.

(وَ سارِعُوا)- پيشدستى كنيد.

(إِلى‌ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ‌)- بسوى مغفرت خدا مبادرت كنيد و مراد اينست كه به اعمالى كه موجب مغفرت است مبادرت جوييد و در باره مقصود از اين اعمال اقواليست:

1- يعنى باسلام مبادرت جوييد (ابن عباس).

2- مراد اداء واجبات است (از على 7).

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 251
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست