نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 228
ذكر غزوه احد:
از حضرت صادق (ع) روايت است كه: سبب غزوه احد اين بود كه قريش چون از
جنگ بدر بازگشتند و 70 كشته و 70 اسير بمسلمين دادند، ابو سفيان گفت اى مردم قريش
زنان خود را اجازه ندهيد بر كشتگان خود بگريند كه اشكهايشان چون فرو ريزد اندوه و
دشمنى محمد 6 را از دلهايشان ببرد و پس از جنگ احد بزنان اجازه گريه و ندبه
دادند. بهر حال براى جنگ احد 3 هزار سوار و 2 هزار پياده از مكه بيرون شدند و زنان
را نيز با خود بردند چون اين خبر به پيغمبر 6 رسيد اصحاب را جمع فرمود و بر جهاد
تشويق و تحريكشان نمود.
عبد اللَّه بن ابى سلول گفت يا رسول اللَّه از مدينه بيرون نميرويم
تا در كوچههاى مدينه با دشمن بجنگيم تا همه اهل مدينه از خرد و كلان و زن و مرد و
پير و جوان و قوى و ضعيف همه در راه و از پشت بامها با دشمن جنگ كنند و تا كنون با
هيچ دشمنى در داخل مدينه و اندرون حصارهاى خود نجنگيديم مگر اينكه پيروز شديم و در
هر جنگى كه از مدينه بيرون رفتيم شكست خورديم.
سعد بن معاذ و ديگر اوسيان برخاستند و عرضه داشتند كه يا رسول اللَّه
تا كنون كسى از طوائف عرب بر پيروزى ما طمع نكرده در حالى كه مشرك بوديم و اكنون
كه تو در بين مايى چگونه طمعى توانند كرد حتماً بسوى دشمن بيرون ميرويم هر كس از
ما كشته شود شهيد است و هر كس بماند ثواب مجاهد را دريابد. پيغمبر اكرم رأى ايشان را
پسنديد و با جمعى از اصحاب براى سنگر گرفتن بيرون شد چنان كه خداى تعالى فرمايد:(وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ ...).
عبد اللَّه بن أبى سلول از رفتن با پيغمبر خوددارى كرد و جمعى از
قبيله خزرج هم با او از جنگ كناره كردند.
قريش به احد رسيدند و پيغمبر اكرم قبلا با اصحاب سنگر گرفته بود كه
جمعاً 700 تن بودند و عبد اللَّه بن جبير را با 50 تيرانداز بر جلو و عقب شكاف كوه
احد گماشت كه كفار از آنجا حمله نكنند و به عبد اللَّه بن جبير و يارانش فرمود اگر
ديديد
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 228