responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 218

بيان آيه 118

لغت:

1- بطانة: خاصان يك مرد كه كارهاى سرّى خود را بآنها گويد و آنها پنهان مى دارند و اين كلمه مأخوذ است از بطانة يعنى ثوب و جامه‌اى كه بتن مى‌چسبد بواسطه نزديكى بتن. بطانت نقيض طهارة (آشكارى) است و مفرد و جمع و مذكر و مؤنث آن بهمين لفظ ناميده ميشود. شاعر گويد:

اولئك خلصايى‌

نعم و بطانتى‌

: يعنى آنها خواص من و مخصوص جان منند كه در اين شعر بطانت صفت جمع آمده.

2- لا يألونكم: يعنى در كار شما كوتاهى نميكنند و از كوشش خود چيزى فروگزار نمى‌نمايند.

گفته ميشود (ألا يألو الواً): ضعيف و سست و كوتاه گرديد.

ما ألوته: يعنى كوتاهى در اين كار نكردم.

3- خبال: شر و فساد و از آنست خبل (بفتح و سكون با) بمعنى جنون زيرا بمعنى فساد عقل است.

4- و رجل مخبل الرأى: يعنى مرد فاسد عقل و از اينست:

استخبال: طلب اعاده مال از بدهكار براى فاسد بودن زمانه (و عدم امانت).

5- عنت: در اصل بمعنى مشقت (عنت، يعنت، عنتاً) و داخل شدن مشقت بر كسى.

اعنت فلان فلاناً: يعنى فلانى فلان كس را بمشقت شديد انداخت در چيزى كه از او مطالبه ميكرد و از اين ماده است قول خداوند( (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ)) اگر خدا ميخواست شما را بمشقت ميافكند.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 218
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست