responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 102

(نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ‌): (فرزندان خودمان را بخوانيم) مفسران اجماع دارند كه مراد از ابناء و پسران پيامبر حسنين هستند. ابو بكر رازى گويد: اين آيه دليل است كه حسنين پسران رسول اللَّه هستند و فرزند دختر حقيقتاً فرزند انسان است و ابن ابى علان كه يكى از ائمه معتزله است گويد اين آيه دليل است كه حسنين در آن حال مكلف بوده‌اند زيرا مباهله جز با بالغ جايز نيست. و اصحاب (اماميه) گويند كمى سن از حد بلوغ منافات با كمال عقل ندارد و احتلام كه در شرع حد بلوغ شناخته شده فقط براى احكام شرعيه است و سن حسنين در حال مباهله بحدى بوده كه مانع از كمال عقل آنها نيست بعلاوه درباره ائمه جايز است خرق عادت شود و اگر سن كودكى ايشان در آن وقت معمولا موقع كمال عقل در انسان نباشد ممكنست بحسنين استثنائاً و بطور خرق عادت كمال عقل داده شده باشد براى مكان معنوى و امامت ايشان در نزد خداوند و مؤيد اين مطلب قول نبى اكرم است كه در موقع كودكى آنها فرمود: اين دو پسرم «حسنين» امامند قيام كنند يا نكنند.

(وَ نِساءَنا): (زنان ما) همگى اتفاق دارند كه مراد فاطمه «ع» است بدليل اينكه جز او زنى در مباهله شركت نكرد و آيه نيز دليل بر فضيلت و برترى اوست بر همه زنان جهان و مؤيد آن خبر نبوى است كه: فاطمه پاره تن منست و خبر ديگر كه:

خداوند براى خشم فاطمه خشم ميكند و از خشنودى او خشنود ميگردد.

و حديث صحيح حذيفه است كه گويد: از پيامبر 6 شنيدم كه ملكى آمد و مرا بشارت داد كه فاطمه سيد زنان جهان است.

و خبر ديگرى كه شعبى از مسروق از عايشه حديث ميكند كه پيغمبر بفاطمه چيزى سر بگوشى فرمود كه حضرت زهرا از آن خنديد از وى پرسيدم پيغمبر چه فرمود؟ گفت فرمود آيا خشنود نميشوى كه سيد زنان اين امت باشى لذا خنديدم.

(وَ نِساءَكُمْ‌): (يعنى هر كس از زنان خودتان كه ميخواهيد)( وَ أَنْفُسَنا): (و خودمان را) مراد از نفس پيغمبر فقط على «ع» است زيرا خود پيامبر كه نميتواند مراد باشد زيرا او دعوت كننده است و معنى ندارد كه انسان خود را دعوت‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست