نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 3 صفحه : 76
بيان آيه 246
لغت:
الملأ- جماعت اشراف و بزرگان.
تفسير:
بدنبال بيان موضوع جهاد اينك داستان معروفى را از بنى اسرائيل ذكر
ميكند كه در اثر مخالفت و سرپيچى از فرمان جهاد و خانه نشستن چه، بآنان رسيد تا
ديگران راه آنان را پيش نگيرند.
(أَ لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ مِنْ بَعْدِ
مُوسى) اى پيامبر آيا آگاهى و علم تو بداستان آن جمعيت اشراف از بنى
اسرائيل نرسيد كه پس از مرگ موسى،(إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ
لَهُمُ) به پيامبر خود گفتند.
در اينكه اين پيامبر چه كسى بوده و نامش چيست سه قول نقل شده است:
1- «شمعون» و مادر شمعون فرزند نداشت و از خدا درخواست كه باو فرزندى
عنايت كند و خدا باو فرزندى داد كه نامش را شمعون نهادند و او شمعون بن صفيه از
اولاد لاوى بن يعقوب است (سدى) 2- «يوشع[1]
بن نون» بن افرائيم بن يوسف بن يعقوب (قتاده) 3- «اشمويل» كه به عربى «اسماعيل»
ميشود (از بيشتر مفسران) و از امام باقر 7 همين قول سوم نقل شده است.
(ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ) (براى ما پادشاهى برانگيز و قرار بده تا در راه خدا بجنگيم) درباره
سبب اين سؤال و درخواست از پيامبر سه وجه ذكر كردهاند:
[1]- اين قول با توجه به تاريخ صحيح نيست زيرا يوشع بعد از موسى
بوده در حالى كه اين داستان در زمان داود صورت گرفته و فاصله زمانى بين داود و بين
يوشع زياد است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 3 صفحه : 76