responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 3  صفحه : 32

در صورتى است كه شير خوردن كودك در دو سالگى او باشد و اگر بعد از آن باشد حرمتى نمى‌آيد.

(لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ) (آنچه بيان شد مدت شير دادن است براى كسى كه قصد دارد مدت شير دادن واجب را تمام نمايد) و از آنجا كه شير دادن را مشروط بخواست و اراده مادر و پدر كرده است معلوم مى‌شود بر مادر واجب نيست كه كودك خود را شير بدهد چنان كه در جاى ديگر مى‌فرمايد «اگر در سختى قرار گرفتيد از ديگرى بخواهيد كه او را شير دهد». قتاده و ربيع مى‌گويند: خداوند نخست بر مادران شير دادن در دو سال را واجب نمود سپس با جمله‌(لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ) اجازه كمتر را داده است يعنى حد اكثر شير دادن دو سال است و كمترش ديگر حدى ندارد بلكه بسته بوضع و مصلحت كودك است كه چه اندازه لازم داشته باشد.

(وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ) و بر پدر كودك لازم است كه در ايام شير دادن طفل خوراك و لباس مادر او را بدهد و اين حكم مربوط به زنانى است كه طلاق داده شده‌اند و آنان كودك شوهران خود را شير ميدهند (ثورى- ضحاك- و بيشتر مفسرين.)(بِالْمَعْرُوفِ): يعنى بمقدار توانايى خود بايد آنچه را گفته شد بدهد زيرا خداوند در حال فقر و يا ثروت بحال بندگان دانا است و خداوند حق تربيت را براى مادر و مخارج زن را حتى المقدور بعهده پدر قرار داده است.

و منظور از نفقه در اينجا نفقه زنان نيست چه اين نفقه را در برابر شير دادن واجب كرده است ولى نفقه زنان بسبب ازدواج لازم مى‌گردد. اگر چه بعضى از مفسرين هم گفته‌اند: مقصود از نفقه در اينجا همان نفقه زنان است.

(لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها): هيچكس جز بمقدار توانايى‌اش تكليف نمى‌شود.

(لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها): نبايد مادر بخاطر غضب به پدر كودك فرزندش را شير ندهد چه ضرر آن بكودك مى‌خورد و مادر از زن ديگر بفرزند خود مهربانتر است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 3  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست