نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 3 صفحه : 210
دعوت شدند كه گواهى دهند گواهى خود را پنهان
دارند.
(وَ مَنْ يَكْتُمْها) و هر كس از شما كه گواه و
شاهد بوده و با علم و يقين و بدون خوف ضرر بعد از دعوت بگواهى كتمان كند(فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ)
(دل او گناهكار و خطاكار است.) سؤال:
با اين كه گناه را تمام اعضاء او مرتكب شدهاند چرا در اينجا گناه را
فقط نسبت بقلب داده است؟
پاسخ:
از آنجا كه تصميم و قصد بر هر كارى از قلب آغاز مىشود و گناه هم
ناشى از پنهان بودن شهادت است كه آن در دل انجام مىشود از اين رو نسبت گناه را به
آن داده است. از آن گذشته همانطورى كه خداوند براى تمجيد ايمان آن را بقلب نسبت
داده است. آنجا كه مىفرمايد:(أُولئِكَ كَتَبَ فِي
قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ)[1] (ايمان در دل آنها ثابت گشته است) در اينجا نيز براى اين كه كاملا
نكوهش از كتمان شهادت را بفهماند گناه آن را بقلب نسبت داده است.
(وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ)
خداوند به آنچه مستور و پنهان مىنمائيد دانا است.
از رسول اكرم 6 نقل شده كه فرمود هر كس نزد حاكم، شهادت دروغ دهد و
يا اين كه كتمان شهادت كند كلامش تمام نميگردد مگر آنكه خداوند نشيمنگاه او را پر
از آتش ميكند.[2] و از اينكه
مىفرمايد: «هر كس به طلبكار خود اطمينان دارد ...، استفاده مىشود كه سند نوشتن و
گواه گرفتن در مورد طلب فقط براى احتياط است و واجب نيست و اين آيه و آيات پيش از
آن مىرساند كه خداوند به امور بندگان خويش از هر نظر عنايت و توجه خاصى دارد و
آنان را در نادانى نمىگذارد. در اين آيات براى كسانى كه بخواهند بينا شوند و
سعادتمند گردند وسائل فراهم شده است.