responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 27  صفحه : 72

نزديك آن رسيدند خداوند عزّ و جل بر او و كسانى كه با او بودند صيحه‌اى از آسمان فرستاد و تمامى را هلاك نمود و هيچكس از ايشان را باقى نگذارد و بزودى در زمان و عصر تو مردى از مسلمانها كه سرخ روى كوتاه قدّى كه بر ابرويش خالى باشد و بر گردنش نيز خالى براى پيدا كردن شترش در آن صحراها بيرون ميرود داخل آن شهر ميشود، و آن مرد هم در كنار معاويه نشسته بود، پس كعب باو متوجّه شده و گفت بخدا سوگند اينست آن مرد.

سپس خداوند سبحان فرمود:

((وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ)) يعنى و چه كرد بقوم ثمودى كه صخره‌ها و كوه‌ها را سوراخ كرده در وادى و بيابانى كه فرود ميآمدند مقصود (وادى القرى) است.

ابن عبّاس گويد كوه‌ها را سوراخ كرده.

چنانچه خداوند تعالى فرمود، و ميتراشيدند از كوه‌ها منازلى براى سكونت خود.

((وَ فِرْعَوْنَ)) يعنى و چه كرد بفرعون چنان كه موسى را بسوى او ارسال نمود.

((ذِي الْأَوْتادِ)) ابن عبّاس گويد: يعنى صاحب لشكرهايى كه محكم ميكردند كار او را، و خدا آنها را (اوتاد) ناميد زيرا آنها ارتشبدهاى لشكر و ارتش او بودند كه بوسيله ايشان امر او و تسلّط او قائم و پا بر جا بود مجاهد از ابن مسعود نقل كرده كه ميگفت، فرعون وقتى ميخواست مردى از بنى اسرائيل را شكنجه دهد و عذاب كند او را محكم به چهار

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 27  صفحه : 72
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست