نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 43
آن قدريست كه در خاطر كسى نباشد، و براى
همين چشمهاى اهل بهشت توصيف شده است.
و بعضى گويند: چشمههاى اهل بهشت در غير جدول و شكاف زمين جريان دارد
و آن باراده صاحبش روان ميشود.
((فِيها)) يعنى در اين بهشت.
((سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ)) تختها و كرسىهاى
برافراشته، ابن عبّاس گويد:
تختههاى آن از طلاى زينت شده بزبرجد و در و ياقوت، و ما دامى كه
صاحبش نيامد بر افراشته و بلند است وقتى صاحبش اراده نشستن بر آن كند براى او فرود
آيد تا بر آن نشسته آن گاه بلند شود تا جايگاهش قرار گيرد و السرر، جمع سرير و آن
تخت و نشيمنگاه سرور و خوشحالى است.
و بعضى گفتهاند: بلند شدن آن براى اينست كه مؤمنان به نشستن بر آن
تمام اطراف خود را به بينند.
((وَ أَكْوابٌ مَوْضُوعَةٌ)) ظرفها و پارچهاى
بىدسته و لوله بر كنار چشمه هاى روان گذارده شده كه هر وقت مؤمن بخواهد از آن
بنوشد آن را پر از شربت و شراب پاك ميابد، و اكواب ابريقها و پارچها و تنگهاى
بىلوله و دسته هستند كه براى شراب ميسازند.
و بعضى گفتهاند: آنها ظرفهاى از طلا و نقره و جواهر زر كه در جلوى
آن نهاده شده و با آن آنچه بخواهند از مشروبات مينوشند و از بس زيباست از ديدن
آنهم لذّت ميبرند.
((وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ)) يعنى پشتيها كه در
كنار يكديگر چيده بر هيئت مجالس شاهان دنيا بهم پيوسته و متّصل ميباشد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 43