نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 42
داده ميشود، و مقصود اينست براى ثواب سعى و
كوشش و عملشان از طاعتها خشنودند اراده فرموده به اينكه منفعت و سود اعمالشان و
پاداش عبادتشان ظاهر شد خشنود ميشوند از او و او را سپاس ميگويند و اين چنان است
كه گفته ميشود، عند الصباح يحمد القوم السرى، هنگام صبح مردم سپاس ميگويند راه
پيمايى شب را.
((فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ)) يعنى در بهشتى كه
قصور و درجات آن عالى و بلند است.
و بعضى گفتهاند كه بلندى بهشت بر دو گونه است:
1- علو و بلندى شرافت و جلالت. 2- علو مكان و منزلت، بمعناى اينكه
اشراف بر غيرش دارد و آن پاكترين چيزهاييست كه در بهشت است و براى آن درجات و
مراتبى است كه بعضى بالاى ديگرست، چنانچه آتش را دركاتى است.
((لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً)) در
بهشت سخنى كه فايده نداشته باشد شنيده نميشود، و بگفته بعضى كلامى كه لغو و بيهوده
باشد شنيده نميشود، مانند قول آنها نابل و دارع يعنى صاحب تير و زره، حيطه گويد:
(او غررتنى و زعمت انك لابن بالصيف تأمر) آيا فريب دادى مرا كه
پنداشتم كه در زمستان صاحب شير و خرمايى.
((فِيها)) يعنى در اين بهشت.
((عَيْنٌ جارِيَةٌ)) چشمه روانى است، بعضى
گفتهاند آن اسم جنس است و براى هر انسانى در قصرش از بهشت چشمه روانى است از هر
شراب و نوشابهاى كه بخواهد، و در چشمههاى روان از زيبايى و لذّت و منفعت
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 42