نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 38
اعراب:
((كَيْفَ خُلِقَتْ)) ممكن است در محل نصب بنا بر
حاليت از خلقت باشد و ممكن است در موضع نصب بنا بر مصدريت باشد، و جمله( كَيْفَ خُلِقَتْ) متعلّق به ينظرون باشد،
براى اينكه نظر مؤدّى بعلم ميشود.
(إِلَّا مَنْ تَوَلَّى)، استثناء منقطع است، و
سيبويه استثناء منقطع را بكلمه ليكن تقدير نموده و فراء به سواى.
تفسير:
((هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ))
ابن عبّاس و حسن و قتاده گويند:
خطاب به پيغمبر 6 است، يعنى قطعا آمده بتو خبر روز قيامت كه احوال
و سختى آن همه مردم را فرو ميگيرد يك مرتبه.
محمد بن كعب و سعيد بن جبير گويند: غاشيه آلتى است كه فرا مى گيرد
چهرههاى كفّار را بعذاب و شكنجه، و اين مانند قول خدا،(
تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ)، فرا ميگيرد و ميپوشاند
چهرههاى ايشان را آتش.
((وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ))
چهرههايى كه در اين روز ذليل و سر شكسته است، يعنى بواسطه عذابى كه فرا ميگيرد
آنها را و شدايدى كه مشاهده ميكنند ذليل و خوارند، و مقصود از اين صاحبان وجوه
چهرههايند، و فقط ذكر وجوه براى اينست كه ذلّت و سرشكستگى از آن ظاهر ميشود.
و بعضى گفتهاند: مقصود از اين وجوه و چهره بزرگانست، مىگويى آمد
نزد من وجوه بنى تميم يعنى بزرگان ايشان.
مقاتل گويد: مراد از آن چهرهها تمام كفّارند زيرا كه آنها از عبادت
پروردگار سرپيچى كرده و تكبّر نمودند
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 38