نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 298
شده (كه بآن حليم ميگويند).
سعيد بن جبير گويد: پيامبر خدا 6 باتفاق ابو
بكر ميگذشت بر جمعى كه ميسرودند:
يا ذا الّذى طلب السماحه و النّدى
هلّا مررت بآل عبد الدار
لو ان مررت بهم تريد قراهم
منعوك من جهد و من اقتار
اى آنكه طالب آقايى و بزرگوارى و بخشندگى هستى آيا عبور نكردى
بخاندان عبد الدار (كليد دار كعبه معظّمه).
اگر چنانچه بر ايشان ميگذشتى و ميهمان آنها ميشدى تو را از هر كوشش و
سختگيرى باز ميداشتند.
پس پيغمبر 6 بابى بكر فرمود آيا شاعر چنين گفته
گفت بآن خدايى كه تو را بحق برگزيد و مبعوث كرد نه بلكه گفته:
يا ذا الذى طلب السماحه و الندى
هلّا مررت بآل عبد مناف
لو ان مررت بهم تريد قراهم
منعوك من جهد و من ايجاف
الرائشين و ليس يوجد رائش
و القائلين هلمّ للاضياف
اى آنكه طالب بزرگوارى و آقايى و فضلى آيا عبور نكردى بخاندان عبد
مناف (جدّ گرامى پيغمبر اسلام و پدر هاشم بن عبد مناف)، اگر چنانچه به ايشان عبور
ميكردى و ميهمان ايشان ميشدى تو را از هر كوشش و از هر ناراحتى باز ميداشتند،
توانگران و مالدارانى كه در حالى كه در آنجا مالدارى نبود و گويندگان اينكه بيائيد
بميهمانى و ضيافت ما.
و الخاطئين غنيّهم بفقيرهم
حتّى يصير فقيرهم كالكافى
و القائلين بكلّ وعد صادق
و رجال مكّه مسنتين عجاف
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 298