نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 296
احدى ببدى متعرّض ايشان شود، زمانى كه از
مكّه براى تجارت بيرون رفتند و حرم (خدا) بيابانى شوره زار و غير قابل زراعت بود،
و قريش در آنجا بوسيله تجارت زندگى ميكردند و براى ايشان دو مسافرت در هر سالى بود
يك مسافرت در زمستان به يمن ميرفتند چون آنجا منطقه داغ و گرمسير بود نسبت بحجاز و
مسافرتى در تابستان بشام ميرفتند كه بلادى سرد سير بود و اگر اين دو مسافرت و رحلت
نبود امكان نداشت براى ايشان كه در حرم و مكّه اقامت نمايند و اگر امنيّت و ايمنى
نداشتند قدرت بر تصرّف نداشتند، پس چون اصحاب فيل قصد تخريب و ويرانى مكّه نمودند
خداوند آنها را هلاك كرد تا قريش بتوانند با اين دو مسافرتشان كه معيشتشان بستگى
بآن داشت و اقامتشان در مكّه انس و الفت بگيرند.
و بعضى گفتهاند: كه هر دو اين مسافرت و رحلت بشام بوده و ليكن
مسافرت زمستانى در دريا و ايله براى گرم شدن، و مسافرت تابستانشان بسوى بصرى و
اذرعات شام بود براى هوا خورى.
و امّا قريش، پس ايشان فرزندان نضر بن كنانه بودند، پس هر كس از
اولاد نضر باشد قرشى است و هر كس كه منسوب بنضر نباشد قرشى نيست، و در وجه و جهت
ناميدن ايشان باين اسم اختلاف شده.
پس بعضى گفتهاند: براى تجارت مال جمع كردنشان آنها را قريش
ناميدهاند، زيرا آنها اهل تجارت بودند نه اصحاب گاو و گوسفند و شير و ماست و نه
اصحاب زراعت و كشاورزى، و قرش مكسب محلّ كسب و كار و تجارت است، گفته ميشود (هو
يقرش لعياله) يعنى وى براى خانوادهاش كسب ميكند، و ياد شده كه بابن عبّاس گفته
شد، چرا قريش را قريش ناميدند
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 296